نهمين انتخابات رياست جمهوري ايران يكي از پيچيده ترين وپر حاشيه ترين انتخاباتي بود كه در طول تاريخ انتخابات ايران برگزار شده بود. انتخاباتي كه در آن علاوه بر كانديداتوري افراد بسيار عادي و عوام شخصتهاي بسيار مهم و وزنه هاي سياسي متعددي شركت كرد ه بودند .
اگر باكمي دقت و ارزيابي در انتخابات رياست جمهوري قبلي ها نظري افكنده مي شد به راحتي رئس جمهور منتخب ملت قابل شناسايي و حدس بود اما در نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري پس از دلسردي مردم از اصلاح طلبان و روي آوردن آنها به گروههاي ارزشي و اصولگرا در يك اتفاق نادر از اين گروهها پنج شخصیت اصلي كه با اعلام نامزدي در انتخابات كه البته هيچ يك حاضر به كنار گيري از رقابت نشده و ثبت نام كردند و در طرف ديگر رقابت نيز نماينده گان اصلاح طلب و دوم خردادي نيز حاضر به كنارگيري به نفع هم گروهي خود نشدند و بالاخره براي اولين بار در تاريخ انتخابات رياست جمهوري اين انتخابات به دور دوم كشيده شده و محمود احمدي نژاد با تحميل شكستي سخت بر هاشمي رفسنجاني بر كرسي رياست جمهوري تكيه زد. انتظار مي رفت با پايان يافتن انتخابات و روشن شدن وضعيت رياست جمهوري دوران تهديد وتخريب نامزدهاي انتخاباتي به پايان رسيده و با رسيدن برخي از اين نامزدها به جايگاه وقدرت از جمله تكيه زدن لاريجاني بر صندلي حساس و مهم دبيري شوراي عالي امنيت ملي و عزيمت قاليباف به خيابان بهشت و تكيه بر شهرداري تهران و راه اندازي حزب اعتماد ملي به دبير كلي كروبي و گرد آمدن بخشي از گروههاي دوم خردادي به محوريت هاشمي تا حدودي فضاي مسموم وتخريب گر دوران انتخابات به دوران آرامش و توسعه سياسي خواهد رسيد .
در اين ميان هر چند به خاطر فروپاشي بخشي از گروههاي طرفدار اصلاحات و شروع فعاليت جدي كروبي در قالب حزب اعتماد ملي به نظر مي رسيد حداقل بخشي از بدنه گروههاي دوم خردادي با محوريت كروبي در عرصه سياسي كشور دولت را با چالشهاي مواجه كند اما كمتر كسي فكر مي كرد كه تنش هاي دوره انتخابات رياست جمهوري بين هاشمي رفسنجاني و احمدي نژاد به حدي پيش رود كه اين دو آشكارا همديگر را متهم به كارشكني در روند فعاليت هاي كشور نمايند و اتهاماتي را عليه همديگر مطرح كنند كه با توجه به جايگاه و شان اجتماعي وسياسي بسيار دور از ذهن و باور مي باشد. چرا كه از يك طرف آيت الله هاشمي رفسنجاني كه به استوانه نظام نيز ملقب شده است از چهره هاي انقلابي و تاثير گذار در انقلاب بوده كه با يك عمر فعاليت در نظام و انقلاب شايد بتوان از آن به عنوان تاريخ زنده انقلاب نام برد هاشمي سابقه مبارزاتي طولاني قبل ازانقلاب داشته پس از انقلاب عضويت در شورايعالي دفاع ، رياست مجلس ، رياست جمهوري ،رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام و رياست مجلس خبرگان را در كارنامه خود داشته پس از مقام معظم رهبري اززحمتكش ترين و برجسته ترين مقاماتي است كه سابقه خدمت در نظام را در كارنامه خود ثبت كرده است و از جايگاه والاي نيز نزد مقام معظم رهبري بر خوردار مي باشد .
از طرف ديگر دكتر محمود احمدي نژاد به عنوان عالي ترين مقام اجرايي كشور كه با راي اكثريت مردم ايران به عنوان رياست جمهوري برگزيده مردم و مورد حمايت دستگاههاي مختلف كشور ومقام معظم رهبري مي باشد . با توجه به جايگاه بسيار رفيع و مهمي كه هردونفر از نظر سياسي و اجتماعي در نظام جمهوري اسلامي از آن برخوردارند از يك طرف و برهه حساس و سرنوشت سازي كه كشور در حاضر از در عرصه بين الملي با آن روبرو است و همچنيين شدت وعمق اتهامات مطرح شده نكاتي قابل تامل مي باشد .

1-عده اي از كارشناسان مباحث سياسي وبا ابراز تاسف از بوجود آمدن چنيين فضايي ادامه چنيين روندي را براي كشور فاجعه آميز تلقي كرده كه مي تواند خسارتهاي جبران ناپذيري را براي كشور ونظام به دنبال داشته باشد به طوري حتي وجود اختلاف موجود را با فضاي شكست ملي شدن صنعت نفت مقايسه كرده كه علت چنيين شكستي را بوجود آمدن اختلاف بين مصدق و آيت الله كاشاني بود .و مي پرسند . آيا اگر رخداد ناگواري روي دهد ـ که هيچ بعيد نيست ـ زماني نخواهد رسيد که کتاب‌هاي درسي آينده ما بگويند و بنويسند: درست در زماني که تهديدهاي جدي مملکت ايران اسلامي را تهديد مي‌کرد، دو گروه که هر دو خود را انقلابي مي‌دانستند و تا ديروز هم در کنار هم بودند، چنان به جان يکديگر افتادند که گويي هيچ نقطه مثبتي در يکديگر سراغ ندارند و تنها و تنها در پي حذف يکديگرند؟ هرچند مقايسه كردن اختلافات هاشمي و احمدي نژاد با مصدق وكاشاني با توجه به ثبات نظام و درايت مقام معظم رهبري مقايسه اي نادرست و اشتباه مي باشد اما واقعيت اين است كه ادامه چنيين روندي قطعا فقط به نفع دشمنان نظام خواهد بود كه در حال حاضر نيز مترصد اجراي نقشه هاي شوم خود در مقابل حقوق حقه ملت ايران در مورد بحث هسته اي هستند. و هوشياري و وحدت ملي و انسجام اسلامي كه امسال را نيز با درايت مقام معظم رهبري به نام سال وحدت ملي و انسجام اسلامي ناميده اند لازمه چنيين برهه و مقطعه اي مي باشد كه عملا با ادامه چنيين روندي به وحدت ملي خسارت جبران ناپذيري وارد شده است .

2- عمق اتهامات و تهمت هاي هر دو گروه و در راس آنها آقاي هاشمي واحمدي نزاد اتهامات بسيار سنگين و امنيتي مي باشد اينكه عالی ترین مقام اجرایی کشور، نه فقط بالاترین مدیران و مسوولان منتسب به یکی از استوانه های نظام را به اتهامات بسیار سنگینی چون جاسوسی، فساد و خیانت منتسب می کند، بلکه خود وی را نیز که هم اکنون ریاست دو نهاد کلیدی (مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان) بر عهده دارد، به پشتیبانی آگاهانه از چنین جرائم سنگینی متهم می کند.و از طرف ديگر دولت و رياست آن نيز متهم به كم كاري بربخشي از وظايف مهم خود شده و در حالي كه خطر بسيار بزرگي كشور را تهديد مي كند چنيين تهديدي را انكار مي كند از اتهامات بسيار بزرگ وامنيتي است كه با هستي وكيان يك كشور گره خورد و صحيح بودن اتهامات هريك از آنها حكايت از تهديد بزرگ امنيتي مي باشد كه مسبب آن يكي از طرفين در گير مي باشد كه خود از سران نظام مي باشند .
به هر حال اميد است كه هريك از اين اتهامات فقط سوء تفاهمي باشد كه خواسته و ناخواسته به زبان رانده شده است والا ادامه چنيين روند نظام را با خطرات مهمي مواجه خواهد نمود.

3- نكته سوم اينكه با توجه به ناميدن سال 86به نام سال اتحاد ملي و انسجام اسلامي انتظار مي رود مسولين نظام خود عملا در رفتار ،گفتار وكردار خود به مردم و احزاب و گروههاي سياسي آن را نشان دهند و با تدبير و تدبر در گفتار و كردار خود ضمن پرهيز از دامن زدن به اختلافات مانع از سوء استفاده عناصر فرصت طلب داخلي و خارجي شده و با توجه به شرايط حساس كشور چه از نظر بين الملي و چه از نظر داخلي كه در يك مرحله جهش بزرگ علمي ،اقتصادي ،وصنعتي مي باشد بار ديگر طعم شيرين پيروزي ديگري را به ملت ايران بچشانند كه تا كنون فرزندان اين ملت با جهادي بزرگ در حال رسيدن به قله هاي رفيع افتخار ات جديد مي باشند.